loading...

خبرنگار بهشت

اجتماع...فرهنگ...سیاست

بازدید : 482
شنبه 30 آبان 1399 زمان : 7:38

جنگ که می‌شود، هر گروهی، براساس تخصص و توانی که دارند، باید برای خودشان نقشی، تعریف و با اجرای آن نقش به دفاع از کشور همت کنند. همان‌طور که در دفاع مقدس شاهد بودیم که همه اقشار پای کار بودند و براساس توان و تخصص خود کار می‌کردند. شاید در نگاه اول، میان یک تراشکار با جنگ نسبتی نبینیم اما واقعیت آن روزها این بود که تراشکاران هم پای کار تولید ابزار دفاعی آمده بودند. خیلی‌های دیگر و با تخصص‌های دیگر هم. یعنی جنگ را جدی گرفتیم با همه ظرفیت‌ها. حالا هم جنگ است. پرتلفات‌تر از هر جنگی. داریم با همه وجود لمس می‌کنیم شرایط را. می‌بینیم کرونا، سوار بر اسب مرگ می‌تازد. می‌تازد و نیزه‌هایش را به هر سو پرتاب می‌کند. نه، اسب و نیزه و شمشیر مال قرن‌های قبل بود. کرونا مثل بمباران خوشه‌ای دارد زمین زندگی را شخم می‌زند. این را باید برای کسانی که هنوز جدی نمی‌گیرند اوضاع را، به‌صراحت تبیین کرد. این هم کار رسانه‌هاست. باید همه ظرفیت‌های رسانه‌ای در این زمینه فعال شوند. این از ضروریات هر جنگ است که در ساحت‌های مختلف، «نیروهای واکنش سریع» داشته باشد. نیروهایی آماده و پای کار که در کمترین زمان، بتوانند نقش خویش را ایفا کنند. بر همین اساس، فکر می‌کنم برای مواجهه رسانه‌ای و تولید آگاهی و ارتقای شرایط روحی و آرامش روانی در برابر تازش کرونا، باید «نیروی واکنش سریع رسانه‌ای» تشکیل دهیم و «فوق‌العادگی شرایط» را به صریح‌ترین و حرفه‌ای‌ترین شیوه، به جامعه منتقل کنیم. باید جلوی چشم مردم بیاوریم شرایط را تا نخوانند از قلم من و دیگری، بلکه «ببینند» هولناک شرایطی را که گرفتار آنیم. باید ببینند که شنیدن و خواندن هرگز نمی‌تواند جای دیدن را بگیرد و رسانه باید این ماموریت را در نهایت صداقت و امانت به انجام رساند. رسانه در این ماجرا یک فهرست طولانی از «بایدهای حرفه‌ای» پیش‌رو دارد که سستی در هرکدام می‌تواند عمق فاجعه را بیشتر کند. مثلا اگر در هوشیارباش به جامعه، واژه کم بیاوریم و نتوانیم رسم‌الخط بهداشتی را حرف‌به‌حرف، تحریر کنیم، قطعا خسارت‌های سنگینی را جامعه متحمل خواهد شد که خبرهایش، پشت همه را خواهد لرزاند. «باید» جامعه را درباره واجب سلامت ماندن توجیه کنیم. باید ضمن ترویج و توسعه دادن نظرهای کارشناسی، دربرابر ترویج خرافات و آزمودن دستورالعمل‌های اهل خرافه، به‌جد با تولید هوشیاری، پدافند کنیم. در قدم بعدی با تولید محتوای اقناعی، به کانون‌هایی که راه‌های غیرعلمی، پیش پای مردم می‌گذارند، هجوم بریم که فرماندهی جنگ، آفند و پدافند را توامان برنامه‌ریزی می‌کند. نیروی واکنش سریع رسانه فقط در کف جامعه، متوقف نمی‌شود، بلکه هوشمندانه و ناظر به ظرفیت‌های ملی، به مطالبه‌گری از مسئولان همت می‌کند. همان‌طور که در جنگ، نقش ساختاری دارد حکومت و مردم ذیل این ساختار انجام وظیفه می‌کنند، در شرایط حاضر هم همین نقش، کامل‌تر از همیشه باید توسط نهاد حاکمیت، اعم از قوه مجریه و سایر قوا و دستگاه‌ها اجرایی شود تا بتوان به عبور از بحران با تلفات کمتر امید داشت. بازهم در این باره براساس تکلیف حرفه‌ای و دینی خود خواهیم نوشت.

شهرآرا / شماره 3253 / پنجشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۹ / صفحه 16 / نگاه هشتم

https://shahraranews.ir/fa/publication/content/2234/33447

https://shahraranews.ir/files/fa/publication/pages/1399/8/28/2234_18805.pdf

تمبكتو في التراث الإسلامي الإفريقي
بازدید : 530
شنبه 30 آبان 1399 زمان : 7:38

با هم و همراه هم علیه کرونا. این گزاره‌‌‌ای است که باید به رسم الخط رفتاری ما تبدیل شود در وانفسایی که کرونا، نفس‌ها را به شماره انداخته است. امروز بیش از همیشه درک می‌کنیم که حیات ما به هم بستگی دارد. برای این که زنده بمانیم نمی‌توانیم به رفتار دیگران بی توجه باشیم. خودی و غریبه هم ندارد. همه نسبت به هم مسئولیم و کم گذاشتن هر کدام مان، به معنای زیاد برداشتن بار برای دیگران خواهد بود بی آنکه بتواند بهره‌‌‌ای داشته باشد. یک آدم آلوده اگر وارد جمعی شود، همه را آلوده خواهد کرد اما اگر همان "یک نفر" احساس مسئولیت کند و وارد جمع نشود به اندازه همه افرادی که می‌توانست آلوده کند و نکرد، در احیای فرهنگ انسانی و احیای همه مردم نقش خواهد داشت که خداوند خود در آیه 32 سوره شریفه مائده، فرموده اند " وَ مَنْ أَحْیاها فَکأَنَّما اَحیا النَّاسَ جمیعاً" بعد از آنکه در همین آیه تصریح شده است " مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا" فکر می‌کنم به روشنی می‌توان مفهوم آیه را گرفت و باز می‌توان بهره روز آمد و راهنما و راهگشا یافت از کلام وحی در شرایط امروز. واقعیت این است که افراد آلوده اگر سبب آلودگی دیگران شوند مشمول همین بحث خواهند شد و اگر با پرهیز از ریسک کردن و دور کردن خود از جمع به توسعه سلامت کمک کنند در شمار احیاگران خواهند بود. به هر حال روز گذاشتن و بی توجه گذشتن نیست. زمان غفلت نیست بلکه باید بسیار مراقب باشیم هم مراقب جان خود که نسبت به آن مسئولیم و هم جان دیگران که نسبت به آن مسئولیت مظاعف داریم. شرایط را درک کنیم و همه برای هم علیه کرونا اقدام کنیم. این اقدام همگانی البته نیازمند حساسیت همگانی هم هست. نیازمند این که دیگران را هم از ولنگاری بهداشتی برحذر داریم. به این که دیگران را هم به رعایت شیوه نامه‌ها تشویق کنیم. بی توجهی به رفتار پرخطر دیگران اثر زیان بار خود را در زندگی و سلامت ما خواهد گذاشت حتی اگر خود صد در صد پروتکل‌ها را رعایت کنیم. این مثل خانه‌‌‌ای می‌ماند که چند قفل به درش زده باشند اما از پشت دیوار نداشته باشد! باید مراقب دیوار‌ها - که همان رعایت حداکثری شیوه نامه‌ها توسط همگان است- باشیم. اگر نه چنین باشد، مرگ، زندگی همه ما را خواهد تاراند و در این میان بی گناهانی که رعایت می‌کردند و گرفتار شدند کم نخواهند بود که این ماجرا را می‌توان به روایتی مشابه سازی کرد که اصول کافی به نقل از امام باقر(ع) نقل کرده است که؛ "خداى تعالى به شعيب پيامبر وحى فرمود: من صد هزار نفر از قوم تو را عذاب خواهم كرد: چهل هزار نفر بدكار را، شصت هزار نفر از نيكانشان را.
شعيب عرض كرد: پروردگارا! بدكاران سزاوارند اما نيكان چرا؟
خداى عزوجل به او وحى فرمود كه: آنان با گنهكاران راه آمدند و به خاطر خشم من به خشم نيامدند." و حالا بسیاری از رعایت کنندگان قربانی سکوت خود در برابر کسانی می‌شوند که به رعایت نکردن شیوه نامه‌ها مغرور هم می‌شوند. بدانیم که همه نسبت به هم مسئولیم و باید مراقب باشیم تا‌‌ان‌شاالله از این پیچ پر خطر عبود کنیم....

ب / شماره 4337 / پنج شنبه 29 آبان ۱۳۹۹ / صفحه 3 /

http://archive.birjandemrooz.com/PDF/990829.pdf

کرونا و ضرورت نقش‌آفرینی «نیروی واکنش سریع رسانه‌ای»
بازدید : 459
شنبه 30 آبان 1399 زمان : 7:38

تو را نه چون خیل مردمان افقی، که عمود بر حیات یافته ام. تو را و همه برادرانت را که به فصل سرخ عاشورای این دیار، به جهاد «قیام» کردید. تمام قد ایستادید در پی حی الی الجهاد امام روح الله که اذان رفتن می‌خواند. فظیلت یافتید بر هرکه به هر دلیل بر جای نشسته بود. شدید ترجمان به روز شده ۱۴۰۰هجری قمری از«فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما». انگار خدا با شما باز می‌خواست به فرشتگان یادآورد« انی اعلم مالاتعلمون» را. انگار می‌خواست به ما گرفتاران اما و اگر‌ها و استدلال کنند گان بهانه‌های بنی اسرائیلی بفهاند « امروز » هم می‌شود شهادت را زندگی کرد حتی اگر در راه آسمان سد‌ها، به صد رسیده باشد. شمایان- به مثل- همان « وقلیل من الآخرین» شدید که خدا از «السابقون» برای آخر الزمان ذخیره فرموده است. هر تیر و ترکش که در جانتان می‌نشست، نمی‌شکستید، خم نمی‌شدید، اخم در چهره تان نمی‌نشست که لبخند رضامندی بود که می‌شکفت، راست قامتی را سرمه چشم تاریخ می‌کردید و نشان می‌دادید مومنان « ناشکستنی» می‌شوند.

حتی پیکر‌های « اربا اربا» شما که به ارباب بی کفن اقتدا می‌کرد هم ناشکستنی بود. چه می‌گویم؟ حتی استخوان شکسته‌‌‌ای که از شمایان در دهه‌های بعد می‌آورند هم ناشکستنی تر است. الله اکبر که خدا می‌خواست بزرگی خویش را با شما به رخ ما بکشد تا نه با سرباز و وزیر که با شاه هم کیش نخوریم و مات نشویم. شمایان، چه آن‌ها تان که در شکوه قهقهه مستانه خویش با شهادت جاودانگی را بر سفره خدا روزی خور شدید و چه کسانی از شما که به قاعده « و منهم من ینتظر» ثابت قدم ماندید سر قرار با خدا و به تبدیل احوال گرفتار نشدید بلکه بر صراط مستقیم شهادت، حضرت محول الحول و الاحوال، شما را به « احسن الحال» راه می‌نمود. شمایان که ماندید نه که تجدیدیان رفتن بودید بلکه ماموریت الهی داشتید دست ما را بگیرید و سر قرار ببرید. خدا شما را چراغ راه کرد برای ما اما دریغا که باز پلک‌ها چنان سنگین شد که راه نیافتیم که مصداق همان ذات نایافته از هستی بخش شدیم که در غرور هستی بخشی شانه به شانه نمرود شدیم. الله اکبر که خدا با شمایان حق هدایت را برای هزارمین بار بر ما تمام کرد و باز ما ناتمام ماندیم در بندگی. خوب‌هامان به عبادت دلخوش شدند به قطر کتاب‌های خواند خود را برتر یافتند و عجب مان به غرور رسید و ندانستیم « اینجا شکسته دلی می‌خرند و بس» و ندانستیم « بازار خود فروشی از آن سوی دیگر است» و دریغا که بسیارمان به آن سوی دیگر انتخاب مسیر کردیم….

شما به مرحله « اخبات» رسیدید و از این راه حجت الاسلام شدید و حجت مسلمانی کسانی که سطر‌های روشن سلم و سلام و اسلام را در رفتار شما می‌خواندند. آیت خدا شدید، نشانه حضرت رحمن رحیم که نسبت به بندکانش « ودود» بود. منهج تان نهج البلاغه بود و رفتارتان، لبخند‌هاتان، دست گیری‌هاتان، درس دادن‌هاتان همه و همه شرح اسم بود برای ما در شکوه نامی‌که از شما مانا شد؛ مجاهد بزرگ، حجت الاسلام والمسلمین میرزا مهدی صادقی!

نخست / شماره 849 / پنجشنبه 29 آبان 1399 / صفحه2

https://nakhostnews.com/wp-content/uploads/2020/11/sabok-849.pdf

نخست نیوز / https://nakhostnews.com/?p=20304

بسیج همگانی علیه کرونا
بازدید : 436
پنجشنبه 28 آبان 1399 زمان : 19:36

خیاطی می‌گفت: «اگر شب‌ها جیب‌ لباس‌هایتان را خالی کنید، لباس‌ها زیباتر می‌مانند و بیشتر عمر می‌کنند.» بنده خدایی می‌گفت: «امتحان کردم، دیدم درست است و از آن به بعد هرشب، جیب‌هایم را خالی می‌کنم. هم لباسم شیک‌تر و به‌قاعده‌تر می‌ماند و هم خیلی چیزها یادم می‌آید که پیش‌تر‌ها، فراموشی از یادم می‌برد.» با این گزاره‌ای که خواندم، یاد این نکته افتادم که خالی کردن ذهن هم می‌تواند نتیجه‌ای چنین و حتی بهتر از این داشته باشد؛ چون همه ما در طول روز مجموعه‌ای از آزردگی، پشیمانی، اضطراب، استرس و خاطرات ناخوشایند را جمع می‌کنیم. انباشته شدن این ناخوشی‌ها، نه‌تنها ذهن را سنگین می‌کند که باعث بدقوارگی و فرسایش روح و روان آدمی‌ می‌شود. اگر همان‌قدر که خیاط به لباس دوخته‌شده تعصب و آگاهی دارد، ما هم به خویشتن و ذهن و روح خود اهمیت می‌دهیم، باید بکوشیم تا ذهنمان را پاک کنیم. قطعا با پاک‌سازی ذهن، خواهیم توانست دنیای زیباتری بسازیم. این فرایند را هم تاکتیک نپنداریم، بلکه به‌عنوان راهبرد زندگی مدنظر داشته باشیم و هر روز خود را در نقطه صفر و سفید قرار دهیم، بدون آنکه ناخوشی‌های رخ‌داده بتواند ما را با خود ببرد. اگر نتوانیم چنین کنیم، اگر جیب‌های ذهنمان انباشته از ناخوشی‌ها و دلسردی‌ها و استرس‌ها باشد، جایی برای آرامش و راحتی خیال نخواهد ماند. چیزی که امروز در ازدحام مصائب کرونا و گرانی و شیوع ویروس‌ها بدان نیاز داریم، این است که به خودمان احترام بگذاریم و نوبه‌نو ذهن خود را پاکیزه‌سازی کنیم. طهارت روح، جسم را هم به سلامتی راه می‌نماید.

شهرآرا / شماره 3252 / چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹ / صفحه 16 / نگاه هشتم

https://shahraranews.ir/fa/publication/content/2227/33330

چندهزار خانواده روستایی در مسجدسلیمان‌ تشنه‌اند
بازدید : 496
پنجشنبه 28 آبان 1399 زمان : 19:36

همه، با همه تخصص‌ها و با هعمه توان‌ها باید پای کار بیایند. باید که تجربه بسیج حداکثری را از نو بنویسیم. همان تجربه‌‌‌ای که در جنگ، معجزه کرد و از دل جنگ تحمیلی یک فرصت ناب به نام دفاع مقدس آفرید و جهان کفر را در دسترسی به امیال شان ناکام کرد. باید متناسب با شرایط روز تجدید قواکنیم چه حالا هم جنگ است. پر تلفات تر از هر جنگی. داریم با همه وجود لمس می‌کنیم شرایط را. می‌بینیم کرونا، سوار بر اسب مرگ می‌تازد. می‌تازد و نیزه‌هایش را به هر سو پرتاب می‌کند. نه اسب و نیزه و شمشیر مال قرن‌های قبل بود. کرونا مثل بمباران خوشه‌‌‌ای دارد زمین زندگی را شخم می‌زند. این را باید برای کسانی که هنوز جدی نمی‌گیرند اوضاع را، به صراحت تبیین کرد. این هم کار رسانه‌هاست. باید همه ظرفیت‌های رسانه‌‌‌ای در این زمینه فعال شوند. این از ضروریات هر جنگ است که در ساحت‌های مختلف، "نیروهای وکنش سریع" داشته باشد. نیروهای آماده و پای کار که در کمترین زمان بتوانند نقش خویش را ایفا کنند. برهمین اساس فکر می‌کنم برای مواجهه رسانه‌‌‌ای و تولید آگاهی و ارتقای شرایط روحی و آرامش روانی، در برابر تازش کرونا باید "نیروی واکنش سریع رسانه ای" تشکیل دهیم و "فوق العادگی شرایط" را به صریح ترین و حرفه‌‌‌ای ترین شیوه، به جامعه منتقل کنیم. باید جلوی چشم مردم بیاوریم شرایط را تا نخوانند از قلم من و دیگری بلکه "ببینند" هولناک شرایطی که گرفتار آنیم. باید ببینند که شنیدن وخواندن هرگز نمی‌تواند جای دیدن را بگیرد و رسانه باید این ماموریت را در نهایت صداقت و امانت به انجام رساند. رسانه در این ماجرا یک فهرست طولانی از "باید‌های حرفه ای" پیش رو دارد که سستی در هر کدام می‌تواند عمق فاجعه را بیشتر کند. مثلا اگر در هوشیار باش به جامعه، واژه کم بیاوریم و نتوانیم رسم الخط بهداشتی را حرف به حرف، تحریر کنیم، قطعا خسارت‌های سنگینی را جامعه متحمل خواهد شد که خبرهایش پشت همه را خواهد لرزاند. "باید" جامعه را نسبت به واجب سلامت ماندن توجیه کنیم. باید ضمن ترویج و توسعه دادن نظرات کارشناسی، نسبت به ترویج خرافات و آزمودن دستور المعل اهل خرافه، به جد با تولید هوشیاری، پدافند کنیم. در قدم بعدی با تولید محتوای اقناعی، به کانون‌هایی که راه‌های غیر علمی، پیش پای مردم می‌گذارند، هجوم بریم که فرماندهی جنگ، آفند و پدافند را توامان برنامه ریزی می‌کند. نیروی واکنش سریع رسانه فقط در کفِ جامعه، متوقف نمی‌شود بلکه هوشمندانه و ناظر به ظرفیت‌های ملی، به مطالبه گری از مسئولان همت می‌کند. همان طور که در جنگ، نقش ساختاری دارد حکومت و مردم ذیل این ساختار انجام وظیفه می‌کنند در شرایط حاضر هم همین نقش، کامل تر از همیشه باید توسط نهاد حاکمیت، اعم از قوه مجریه و سایر قوا و دستگاه‌ها اجرایی شود تا بتوان به عبور از بحران با تلفات کمتر امید داشت. به آغاز سخن برگردیم؛ همه با همه تخصص‌ها پای کار بیایند تا با بسیج حداکثری، از این گرانیگاه مرگ، با تلفات کمتر عبور کنیم.

ب / شماره 4336 / چهار شنبه 28 آبان ۱۳۹۹ / صفحه 3 /

http://archive.birjandemrooz.com/PDF/990828.pdf

طهارت ذهن؛ نیاز زندگی امروز
بازدید : 430
پنجشنبه 28 آبان 1399 زمان : 19:36

ما انتقادناپذیرترین مردمانیم. همین ماها که پز نقد می‌دهیم، انتقاد از خودمان را به نسیه هم برنمی‌داریم. بماند که نقدانقد به جوابی دندان‌شکن، منتقد را از میدان به‌در می‌کنیم. اصلا هم لازم نیست صاحب قدرت و جایگاه باشیم. لازم نیست چهره معروفی باشیم که مردمان بشناسندمان. در وجود همه ما بت‌هایی است که شکستنش، انگار شیشه حیات ما را زیر پتک می‌گذارد. باور کنید همین ماهایی که خود را منتقد می‌دانیم و بالا تا پایین مسئولان را آباد می‌کنیم، به اندازه گلیم کوتاه خودمان، «انتقادناپذیرانی سخت‌سر» هستیم که هیچ حرفی ولو حق، برخلاف نظرمان را تاب نمی‌آوریم. این را به‌تجربه می‌گویم.
بارها هم آزموده‌ام. در همین فضای مجازی، حتی افرادی که نه پروفایل شناخته‌شده‌ای دارند، نه اسم مشخصی که دیگران بشناسندشان، دربرابر اولین نقد مثل دیوار روی سرت آوار می‌شوند. به کلامی‌که توامان طعم زهر و سوزندگی آتش دارد. همین روزهای پیش بود که در یکی از این گروه‌ها، خطاب به فردی که از مفهومی‌مقدس برای فردی جنایتکار چون ترامپ استفاده کرده بود و دست بلند کردنش را خواندن دعای... خوانده بود، نوشتم: «لطفا با مفاهیم مقدس، شوخی نفرمایید.» جوابش عجیب بود، خیلی عجیب. نوشت: «به عکس‌های پروفایلت نگاه کن.» من می‌دانستم در پروفایلم عکس خاصی نیست اما یک‌دفعه شک کردم نکند کسی هک کرده و تصویر ناجور گذاشته باشد.
نگاه کردم، دیدم چیزی نیست و نوشتم اما جوابش خیلی خاص بود: «کت و شلوارت را نگاه کن؛ خیلی‌ها نمی‌توانند بخرند.» تعجب کردم. کت و شلوار من یک پارچه معمولی است و اگر بدلباس نباشم، بی‌شک خوش‌لباس هم نیستم، اما طرف خیلی انتقادپذیر نبود. برخی هم رسما توهین می‌کنند. خود را هم محق می‌دانند، به مسئولان هم توهین می‌کنند و اگر بگویی چرا توهین، فلش توهین را به‌سوی خودت برمی‌گردانند؛ «خودمنتقدپندار»های هتاک.

شهرآرا / شماره 3251 / سه‌شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۹ / صفحه 16/ نگاه هشتم

https://shahraranews.ir/fa/publication/content/2222/33213

رسانه پای کار مقابله با کرونا
برچسب ها
بازدید : 563
چهارشنبه 27 آبان 1399 زمان : 7:36

این روزها کم خبر نمی‌خوانیم از سخنان رجال سیاسی که خود را گشاینده همه گره‌ها می‌دانند. کم نمی‌شنویم که وضع موجود را نتیجه انتخاب غلط مردم می‌دانند. این قصه انتخابات آمریکا و نتیجه‌اش هم مزید بر علت شده تا خود را به رخ کشند. یکی از سرانه 50 هزار دلاری می‌گوید و دیگری برای اینکه کسی خیال نکند رقیب بایدن باید از جنس دیپلماسی و گفتگو باشد، سخن به قاعده دیگر می‌گوید و دیگری آدرس حل مشکل را – به درستی- پاستور و بهارستان می‌داند نه جورجیا و آریزونا - نام‌هایی که این روزها از استان‌های خودمان بیشتر به حافظه سپرده‌ایم. اما ادامه سخنان نشان می‌دهد که رقابت‌های انتخاباتی سال 92 هنوز پایان نیافته است!
این روز‌ها حرف زیاد می‌زنند و خود را قهرمان فرداها معرفی می‌کنند و اعجاز را در دستان خود می‌دانند. سلمنا، ما هم از همین الان تسلیم اما حرف امروز مردم را بشنوید و کمک کنید قیمت‌ها بیاید پایین. بگذارید مردم نفس بکشند. قول می‌دهیم گشایش را به حساب روحانی نگذاریم. بگذارید سفره‌ها رنگ و بو بگیرد و رونق به بازار و ارزش به پول ملی برگردد تعهد می‌کنیم به اسم روحانی نوشته نشود. اصلا 1400 به هرکس اندک نزدیکی با روحانی داشته باشد، رای نمی‌دهیم، خیال مخالفان راحت! فقط بگذارید اندک رمقی که در رگ‌هاست، تا سال بعد که همه منتظرش هستید بماند. سقوط ترامپ و سقط شدن سیاسی قاتل شهید سلیمانی را کسی به حساب روحانی و اصلاح‌طلبان نمی‌گذارد مطمئن باشید و این همه تلاش نکنید گونه‌هایی دیگر از خبر و شیوه‌های رسانه‌ای خلق کنید. باور کنید رسانه‌های دیگری هم در عالم هست که مردم بتوانند از آن خبر بخوانند و اطلاع بگیرند. آنقدر هم سواد رسانه‌ای دارند که براساس فکت‌های رسانه‌ای به تحلیلی درست برسند و مسیر حرکت فردا را بفهمند. واقعیت را توجه کنید که «در عصر ارتباطات شبکه‌ای خبر ایستا نمی‌ماند» بلکه راه خود را باز می‌کند و به مخاطب خود می‌رسد پس خسته نکنید خود و ما را. باور بفرمایید برای این که تا 1400 با شما همراه شویم باید پاهامان رمق داشته باشد! دست‌هامان را باید توانی باشد که اسم هیچ نامزد نزدیک به روحانی را روی برگه ننویسد! باید رمقی باشد تا حواس‌مان سر جا بماند تا به عهدی که با شما بستیم، وفادار بمانیم و در کنارتان به «اصلح» رای دهیم. مگر نمی‌گویید وضع مملکت نتیجه انتخاب خود شماست؟! لطفا راهنمایی‌مان کنید چطور رای دهیم. آخر تا کنون به کسانی رای می‌دادیم که نهادهای قانونی و شورای محترم نگهبان آنان را تایید و به عرصه انتخابات معرفی کردند. این بار شما بگویید چطور انتخاب کنیم که بد روزگار نشویم و در قیامت هم یقه ما را نگیرند و گناه وضع موجود را هم به حساب ما نگذارند.
ما مردم بدی نیستیم، تعهد می‌دهیم دوباره به طرفداران این دولت رای ندهیم فقط لطف کنید و بگذارید این روند کاهشی شدن قیمت‌ها ادامه پیدا کند.‌‌‌های آقای دولت! تو هم بشنو و کمک کن کاهشی شود قیمت‌ها با همان «شیب ملایم»‌ی که بالا رفت، پایین بیاید. گناه داریم ما مردم. قرار داریم 1400 به شما‌ها رای ندهیم. می‌خواهیم کسب ثواب کنیم و به کسانی رای دهیم که خیلی خوب و خیلی توانایند و همه «نانوایی»‌های خیابان خانه‌شان به خوبی «اداره» می‌شود و مغازه‌های کنار خانه‌شان «گوجه»‌ها را ارزان‌تر از همه جا می‌فروشند...

جمهوری اسلامی‌/ شمـاره ۱۱۸۴۸ / دوشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۹ / صفحه 3/ خبر

http://jepress.ir/?newsid=244338

http://www.jepress.ir/archive/pdf/1399/08/26/3.pdf

http://www.jepress.ir/index.php?year=1399&month=08&day=26&category=3&

تسلیت خدمت سرکار خانم نامدار عضو محترم انجمن نواندیشان
بازدید : 447
چهارشنبه 27 آبان 1399 زمان : 7:36

نه جنون جاده، نه جنگ و نه هیچ بیماری‌ای چنین داس مرگ به ساقه زندگی نکشیده است که کرونا دارد می‌کشد. می‌کشد و درو می‌کند و زندگی‌هایی بر زمین می‌اندازد که می‌توانستند بمانند و دست‌ها بگیرند و گره‌ها بگشایند اما دریغ که کووید19 دارد مرگ را بر دوش زندگی سوار می‌کند. داریم جدی‌جدی، می‌میریم اما برخی هنوز شوخی پنداشته‌اند ماجرا را. نگاهی به خیابان بیندازید. ازدحام‌ را ببینید. آیا واقعا نمی‌توان تدبیر کرد وضعیت را؟
داریم می‌میریم و روزی نیست که در این فصل «ناسوگوار»، به سوگ عزیزی ننشینیم و دستی هم نباشد که بازویمان را بگیرد برای برخاستن. تلخ است روزگار. تو را خدا رعایت کنیم تا جایی که می‌توانیم.
مسئولان، تدبیر کنند ماجراها را تا جایی که می‌توانند. اصلا بیایید و بخشی از هزینه‌های عمرانی کشور را که در اولویت‌های نخست نیست، به بودجه جاری تبدیل کنید و یارانه بدهید به مردم تا مجبور نباشند برای رسیدن به نان، از جان بگذرند. این می‌تواند راه باریکه‌ای باشد برای ارتقای سلامت.
حالا یک سال برخی پروژه‌ها دیرتر به نتیجه برسد، به جایی برنمی‌خورد. مهم، سلامت ماندن مردم است که باید از مواهب پروژه‌های عمرانی بهره‌مند شوند. وقتی که چنین فرصتی نباشد، پروژه چه فایده‌ای می‌تواند داشته باشد؟
به کادر درمان توجه کنید لطفا خیلی بیشتر از سال‌های پیش. پشتیبانی کنید مدافعان خط مقدم سلامت را. افزایش کارانه به اندازه‌ای که بتواند انگیزه‌شان را تقویت کند، نه هزینه‌ای که سرمایه‌گذاری برای سلامت است. البته آنان تاکنون برای خدا و انجام تکلیف انسانی و ملی خود، پهلوانی کرده‌اند. این می‌تواند ادای اندکی از دین جامعه به آنان باشد.

شهرآرا / شماره 3250 / دوشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۹ / صفحه 16 / نگاه هشتم

http://archive.birjandemrooz.com/PDF/990826.pdf

قول می‌دهیم کاهش قیمت‌ها را به حساب روحانی نگذاریم!
بازدید : 484
چهارشنبه 27 آبان 1399 زمان : 7:36

تو را نه چون خیل مردمان افقی، که عمود بر حیات یافته ام. تو را و همه برادرانت را که به فصل سرخ عاشورای این دیار، به جهاد «قیام» کردید. تمام قد ایستادید در پی حی الی الجهاد امام روح الله که اذان رفتن می‌خواند. فظیلت یافتید بر هرکه به هر دلیل بر جای نشسته بود. شدید ترجمان به روز شده ۱۴۰۰هجری قمری از«فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما». انگار خدا با شما باز می‌خواست به فرشتگان یادآورد« انی اعلم مالاتعلمون» را. انگار می‌خواست به ما گرفتاران اما و اگر‌ها و استدلال کنند گان بهانه‌های بنی اسرائیلی بفهاند « امروز » هم می‌شود شهادت را زندگی کرد حتی اگر در راه آسمان سد‌ها، به صد رسیده باشد. شمایان- به مثل- همان « وقلیل من الآخرین» شدید که خدا از «السابقون» برای آخر الزمان ذخیره فرموده است. هر تیر و ترکش که در جانتان می‌نشست، نمی‌شکستید، خم نمی‌شدید، اخم در چهره تان نمی‌نشست که لبخند رضامندی بود که می‌شکفت، راست قامتی را سرمه چشم تاریخ می‌کردید و نشان می‌دادید مومنان « ناشکستنی» می‌شوند. حتی پیکر‌های « اربا اربا» شما که به ارباب بی کفن اقتدا می‌کرد هم ناشکستنی بود. چه می‌گویم؟ حتی استخوان شکسته‌‌‌ای که از شمایان در دهه‌های بعد می‌آورند هم ناشکستنی تر است. الله اکبر که خدا می‌خواست بزرکی خویش را با شما به رخ ما بکشد تا نه با سرباز و وزیر که با شاه هم کیش نخوریم و مات نشویم. شمایان، چه آن‌ها تان که در شکوه قهقهه مستانه خویش با شهادت جاودانگی را بر سفره خدا روزی خور شدید و چه کسانی از شما که به قاعده « و منهم من ینتظر» ثابت قدم ماندید سر قرار با خدا و به تبدیل احوال گرفتار نشدید بلکه بر صراط مستقیم شهادت، حضرت محول الحول و الاحوال، شما را به « احسن الحال» راه می‌نمود. شمایان که ماندید نه که تجدیدیان رفتن بودید بلکه ماموریت الهی داشتید دست ما را بگیرید و سر قرار ببرید. خدا شما را چراغ راه کرد برای ما اما دریغا که باز پلک‌ها چنان سنگین شد که راه نیافتیم که مصداق همان ذات نایافته از هستی بخش شدیم که در غرور هستی بخشی شانه به شانه نمرود شدیم. الله اکبر که خدا با شمایان حق هدایت را برای هزارمین بار بر ما تمام کرد و باز ما ناتمام ماندیم در بندگی. خوب‌هامان به عبادت دلخوش شدند به قطر کتاب‌های خواند خود را برتر یافتند و عجب مان به غرور رسید و ندانستیم « اینجا شکسته دلی می‌خرند و بس» و ندانستیم « بازار خود فروشی از آن سوی دیگر است» و دریغا که بسیارمان به آن سوی دیگر انتخاب مسیر کردیم.شما اما به مرحله « اخبات» رسیدید و از این راه حجت مسلمانی کسانی شدید که سطر‌های روشن سلم و سلام و اسلام را در رفتار شما می‌خواندند.

ب / شماره 4334 / دوشنبه 26 آبان ۱۳۹۹ / صفحه 3 /

http://archive.birjandemrooz.com/PDF/990826.pdf

اختصاص بخشی از بودجه عمرانی برای مبارزه با کرونا
بازدید : 427
دوشنبه 25 آبان 1399 زمان : 16:37

«بیش از یک هفته است که تلفن خانه‌مان، قطع شده است. انگار یک دزد آمده، زده و کابل مخابرات را برده است.» این گزارشی بود که یک شهروند در یک خط بیان کرد تا بگوید که خط تلفن خانه‌اش قطع است و نه‌فقط امکان تماس و احوالپرسی خانوادگی در روزگار «واجب بودن» رعایت فاصله‌گذاری اجتماعی را ندارد که تمشیت امور حرفه‌ای و روزمره‌اش هم به‌جد مختل شده است و فرزندان دانش‌آموز و دانشجویش هم با مشکل مواجه شده‌اند. او که خانه‌اش در منطقه شهید فرامرزعباسی است، قبل از اینکه بگویم به مخابرات مراجعه کردی، گفت: به مخابرات رفتم. شرح وضعیت دادم اما به آینده‌ای حواله‌ام دادند که چندان هم معلوم نیست تا وقتی کابل بیاید. او می‌گفت: رفتم در بازار گشتم و کابل پیدا کردم و دوباره به مخابرات منطقه رفتم و گفتم من حاضرم شخصا، کابل را خریداری کنم و دراختیارتان بگذارم، فقط زحمت بکشید مامور نصب بفرستید. اما جوابشان این بود که: «نمی‌شود. باید روال قانونی طی شود. ما نمی‌توانیم از شما کابل قبول کنیم.» این شهروند محترم می‌گفت: کارمندان شریف بر قانون تاکید می‌کردند و اینکه دستشان بسته است. حتما به لحاظ قانون و بخشنامه حق با آن‌هاست اما از گره افتاده در کار ما چه کسی باید گره‌گشایی کند؟ راست می‌گفت. راستی در مواردی چنین، حق با کیست؟ آیا نمی‌توان راهی پیدا کرد که با مسئولیت شخصی شهروندان، کارشان را راه انداخت؟ نمی‌شود کارشناسان مخابرات با تایید هزینه خرید، وجه آن را در هزینه‌های بعدی و قبض‌های آتی، محاسبه و تسویه کنند؟ فکر نمی‌کنم بر زمین گذاشتن کار مردم، چیزی باشد که قانون و قانون‌گذار بخواهند. باید راهی یافت که با حفظ حرمت مقررات، کار مردم هم راه بیفتد.

شهرآرا / شماره 3249 / يکشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۹ / صفحه 16 / نگاه هشتم

https://shahraranews.ir/fa/publication/content/2212/33050

هفته کتاب ،کتابخوانی و کتابدار

تعداد صفحات : 1

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی